معنی فارسی outtore
B1به معنای پاره شدن یا تجزیه به شدت.
To be torn or separated forcefully.
- VERB
example
معنی(example):
طوفان شاخهها را از درختان پیر کند.
مثال:
The storm outtore the branches from the old trees.
معنی(example):
او به خاطر خبر ناگهانی از خانوادهاش احساس خراب شدن کرد.
مثال:
He felt outtore by the unexpected news from his family.
معنی فارسی کلمه outtore
:
به معنای پاره شدن یا تجزیه به شدت.