معنی فارسی outvaunted
B1به طور افراطی به نمایش گذاشته شده، به ویژه در زمینهای که انتظار بالایی وجود دارد.
Boasted about or excessively praised, especially in an anticipatory context.
- VERB
example
معنی(example):
ویژگیهای بهنمایش گذاشتهشده خودرو انتظارات را برآورده نکرد.
مثال:
The outvaunted features of the car did not meet expectations.
معنی(example):
با وجود مهارتهای بهنمایش گذاشتهشدهاش، او در رقابت با مشکل مواجه شد.
مثال:
Despite her outvaunted skills, she struggled in the competition.
معنی فارسی کلمه outvaunted
:
به طور افراطی به نمایش گذاشته شده، به ویژه در زمینهای که انتظار بالایی وجود دارد.