معنی فارسی outvenom
B1شکست دادن یا پیشی گرفتن در سمی بودن، به ویژه در زمینهای ناخوشایند.
To surpass in venomousness, especially in a negative or hostile context.
- VERB
example
معنی(example):
به نظر میرسید مار از رقبایش سمیتر است.
مثال:
The snake seemed to outvenom its rivals.
معنی(example):
کلمات او به گونهای طراحی شده بودند که انتقادات دریافتیاش را با زهر بیشتری پاسخ دهد.
مثال:
Her words were crafted to outvenom the criticism she received.
معنی فارسی کلمه outvenom
:
شکست دادن یا پیشی گرفتن در سمی بودن، به ویژه در زمینهای ناخوشایند.