معنی فارسی outwatching
B1در حال تماشا کردن بیشتر از دیگران، بهویژه در زمینهای مانند فیلم یا برنامههای تلویزیونی.
Act of watching more than others in a specific context, particularly with films or shows.
- verb
verb
معنی(verb):
To watch more than someone else.
معنی(verb):
To maintain a vigil beyond the end.
example
معنی(example):
من در حال حاضر در شب فیلم خانوادگی بیشتر از خواهر و برادرهایم تماشا میکنم.
مثال:
I am currently outwatching my siblings during our family movie night.
معنی(example):
او با تمام کردن سریال قبل از دوستانش بیشتر تماشا میکند.
مثال:
He is outwatching his friends by finishing the series before them.
معنی فارسی کلمه outwatching
:
در حال تماشا کردن بیشتر از دیگران، بهویژه در زمینهای مانند فیلم یا برنامههای تلویزیونی.