معنی فارسی outwaving
B1به معنای پیشی گرفتن یا برتری یافتن در اعمالی چون تکان دادن دست یا پرچم است.
To be more animated or enthusiastic in waving than others.
- VERB
example
معنی(example):
جمعیت با هیجان دستهای خود را به تلو تلو درآوردند.
مثال:
The crowd started outwaving their hands in excitement.
معنی(example):
او در رژه از تمام پرچمها پیشی میگیرد.
مثال:
She is outwaving all the flags at the parade.
معنی فارسی کلمه outwaving
:
به معنای پیشی گرفتن یا برتری یافتن در اعمالی چون تکان دادن دست یا پرچم است.