معنی فارسی outweighs
B1برتر بودن یا بیشتر بودن از نظر وزنی یا اهمیت نسبت به چیزی دیگر.
To be greater in weight, value, or importance than something else.
- verb
verb
معنی(verb):
To exceed in weight or mass.
معنی(verb):
To exceed in importance or value.
example
معنی(example):
مزایای این پروژه بر معایب آن میچربد.
مثال:
The benefits of the project outweigh the drawbacks.
معنی(example):
در این تصمیم، جنبههای مثبت به طرز قابل توجهی جنبههای منفی را میچربد.
مثال:
In this decision, the pros outweigh the cons significantly.
معنی فارسی کلمه outweighs
:
برتر بودن یا بیشتر بودن از نظر وزنی یا اهمیت نسبت به چیزی دیگر.