معنی فارسی ovalwise
B1به شکل بیضوی یا بهطرز بیضی، به طوری که اشیاء یا فضاها در آرایشی بیضی ساخته شوند.
In an oval shape or arrangement.
- ADVERB
example
معنی(example):
طراحی بهصورت اوالوایز برای زیبایی بیشتر است.
مثال:
The design is ovalwise for better aesthetics.
معنی(example):
اتاق بهصورت اوالوایز چیده شده بود تا ظاهری منحصر به فرد داشته باشد.
مثال:
The room was arranged ovalwise for a unique look.
معنی فارسی کلمه ovalwise
:به شکل بیضوی یا بهطرز بیضی، به طوری که اشیاء یا فضاها در آرایشی بیضی ساخته شوند.