معنی فارسی ovariectomized
B1عمل جراحی که طی آن یکی یا هر دو تخمدان برداشته میشوند.
Surgically removed one or both ovaries.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove the ovaries from.
example
معنی(example):
بیمار برای درمان وضعیت پزشکیاش، اواریکتا مومی شد.
مثال:
The patient was ovariectomized to treat her medical condition.
معنی(example):
پس از اواریکتا مومی، او تغییرات هورمونی را تجربه کرد.
مثال:
After being ovariectomized, she experienced hormonal changes.
معنی فارسی کلمه ovariectomized
:
عمل جراحی که طی آن یکی یا هر دو تخمدان برداشته میشوند.