معنی فارسی oven

A2 /ˈʌ.vn̩/

فر، وسیله‌ای برقی یا گازی برای پختن غذا.

An enclosed compartment for cooking, typically having a heat source.

noun
معنی(noun):

A chamber used for baking or heating.

example
معنی(example):

من کیک را در فر گذاشتم تا بپزد.

مثال:

I put the cake in the oven to bake.

معنی(example):

فر در حال گرم شدن به دمای ۳۵۰ درجه است.

مثال:

The oven is preheating to 350 degrees.

معنی فارسی کلمه oven

: معنی oven به فارسی

فر، وسیله‌ای برقی یا گازی برای پختن غذا.