معنی فارسی over invested
B1بیش از حد سرمایهگذاری کردن، به معنای صرف منابع مالی بیشتر از آنچه که لازم است در یک پروژه یا دارایی به منظور دستیابی به سود بیشتر.
To invest more money than is necessary or reasonable in a particular venture.
- VERB
example
معنی(example):
او سال گذشته بیش از حد در بازار سهام سرمایهگذاری کرد.
مثال:
She over invested in the stock market last year.
معنی(example):
او متوجه شد که در آخرین سرمایهگذاری تجاری خود بیش از حد سرمایهگذاری کرده است.
مثال:
He realized he had over invested in his last business venture.
معنی فارسی کلمه over invested
:
بیش از حد سرمایهگذاری کردن، به معنای صرف منابع مالی بیشتر از آنچه که لازم است در یک پروژه یا دارایی به منظور دستیابی به سود بیشتر.