معنی فارسی over-analysed

B1

تحلیل شده به گونه‌ای که فراتر از حد معمول یا ضروری است.

Examined or considered in excessive detail.

example
معنی(example):

این پروژه بیش از حد تحلیل شده بود و باعث تأخیر شد.

مثال:

The project was over-analysed, causing delays.

معنی(example):

یک رویکرد تحلیل بیش از حد می‌تواند تصمیم‌گیری را مختل کند.

مثال:

An over-analysed approach can hinder decision-making.

معنی فارسی کلمه over-analysed

: معنی over-analysed به فارسی

تحلیل شده به گونه‌ای که فراتر از حد معمول یا ضروری است.