معنی فارسی over-analyzed
B1تحلیل شده به شیوهای که فراتر از حد لازم است و ممکن است نتیجه منفی به همراه داشته باشد.
Analyzed in excessive detail; often leading to negative outcomes.
- VERB
example
معنی(example):
این گزارش بهطور بیش از حد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نکات اصلی را از دست داد.
مثال:
The report was over-analyzed and missed the main points.
معنی(example):
او متوجه شد که افکارش که به طور بیش از حد تحلیل شده بودند، زیانآور هستند.
مثال:
He realized that his over-analyzed thoughts were counterproductive.
معنی فارسی کلمه over-analyzed
:
تحلیل شده به شیوهای که فراتر از حد لازم است و ممکن است نتیجه منفی به همراه داشته باشد.