معنی فارسی over-compensate
B1جبران کردن بیشتر از حد طبیعی برای یک نقطه ضعف یا کمبود.
To attempt to make up for a weakness by compensating excessively in another area.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد برای جبران کمبود تجربهاش با تلاش بیشتر، بیش از حد جبران کند.
مثال:
He tried to over-compensate for his lack of experience with extra effort.
معنی(example):
گاهی اوقات افراد برای ناامنیهایشان با اعتماد به نفس بیش از حد، بیش از حد جبران میکنند.
مثال:
Sometimes people over-compensate for their insecurities by being overly confident.
معنی فارسی کلمه over-compensate
:
جبران کردن بیشتر از حد طبیعی برای یک نقطه ضعف یا کمبود.