معنی فارسی over-eggs

B1

افراط کردن در افزودن چیزی به یک چیز، به خصوص در تهیه غذا.

To add too much of something to a dish or item, often to the point of ruining it.

verb
معنی(verb):

To overembellish.

example
معنی(example):

تو واقعاً کیک را با افزودن بیش از حد تزیینات افراط کرده‌ای.

مثال:

You really over-eggs the cake by adding too many toppings.

معنی(example):

فکر می‌کنم امروز بیش از حد شکر به قهوه‌ام اضافه کردم.

مثال:

I think I over-eggs my coffee with sugar today.

معنی فارسی کلمه over-eggs

: معنی over-eggs به فارسی

افراط کردن در افزودن چیزی به یک چیز، به خصوص در تهیه غذا.