معنی فارسی over-fed

B1

غذا دادن بیش از حد به یک موجود زنده، که منجر به مشکلات سلامتی می‌شود.

Having been given too much food.

example
معنی(example):

حیوان بیش از حد غذا داده شده و کسالت پیدا کرده است.

مثال:

The animal was over-fed and became lethargic.

معنی(example):

او متوجه شد که گربه‌اش بیش از حد غذا داده شده است وقتی که از بازی کردن خودداری کرد.

مثال:

She realized her cat was over-fed when it refused to play.

معنی فارسی کلمه over-fed

: معنی over-fed به فارسی

غذا دادن بیش از حد به یک موجود زنده، که منجر به مشکلات سلامتی می‌شود.