معنی فارسی over-fish
B1عمل ماهیگیری بیشتر از حد معمول که به اکوسیستم آسیب میزند.
To fish excessively, risking the health of fish populations and ecosystems.
- VERB
example
معنی(example):
نباید بیش از حد از اقیانوس ماهیگیری کنیم تا اکوسیستم آن حفظ شود.
مثال:
We must not over-fish the ocean to preserve its ecosystem.
معنی(example):
تنظیم روشهای ماهیگیری برای جلوگیری از بیش از حد ماهیگیری مهم است.
مثال:
It's important to regulate fishing practices to prevent over-fishing.
معنی فارسی کلمه over-fish
:
عمل ماهیگیری بیشتر از حد معمول که به اکوسیستم آسیب میزند.