معنی فارسی over-indulged
B1فعل گذشته 'بیش از حد چیزی را مصرف کردن یا انجام دادن'.
To have indulged excessively in something in the past.
- verb
verb
معنی(verb):
To indulge to excess.
example
معنی(example):
بعد از مهمانی، متوجه شدم که در دسرها بیش از حد افراط کردهام.
مثال:
After the party, I realized I had over-indulged in desserts.
معنی(example):
او احساس ناخوشی کرد زیرا در تعطیلات بیش از حد خورده بود.
مثال:
He felt sick because he had over-indulged during the holidays.
معنی فارسی کلمه over-indulged
:
فعل گذشته 'بیش از حد چیزی را مصرف کردن یا انجام دادن'.