معنی فارسی over-packed

B1

بیش از حد پر شده، به‌ویژه برای چمدان یا جعبه، که عموماً به دلیل بار زیاد مشکل ایجاد می‌کند.

Having been packed more than is necessary or comfortably.

example
معنی(example):

چمدان من بیش از حد پر شده بود و بسته شدن آن سخت بود.

مثال:

My suitcase was over-packed and hard to zip.

معنی(example):

جعبه به‌طرز بیش از حدی با وسایل پر شده بود که آن را سنگین کرده بود.

مثال:

The box was over-packed with items, making it heavy.

معنی فارسی کلمه over-packed

: معنی over-packed به فارسی

بیش از حد پر شده، به‌ویژه برای چمدان یا جعبه، که عموماً به دلیل بار زیاد مشکل ایجاد می‌کند.