معنی فارسی over-prized
B1اجناس یا اشیاء که به طور غیرمنطقی و زیاد ارزشگذاری شدهاند.
Items or possessions that have been excessively valued.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اجناس بیش از حد ارزشگذاری شده او به سرعت جذابیت خود را از دست دادند.
مثال:
His over-prized items lost their appeal quickly.
معنی(example):
بسیاری از داراییهای بیش از حد ارزشگذاری شده اغلب رها میشوند.
مثال:
Many over-prized possessions are often abandoned.
معنی فارسی کلمه over-prized
:
اجناس یا اشیاء که به طور غیرمنطقی و زیاد ارزشگذاری شدهاند.