معنی فارسی over-setting

B1

over-setting به معنای تعیین مجدد و غیرضروری سامانه‌ها و رویه‌ها است که می‌تواند ایرادات و اشکالاتی به همراه داشته باشد.

The act of establishing directions or rules excessively, potentially leading to complications.

example
معنی(example):

تنظیم بیش از حد پارامترها می‌تواند به خطاهایی منجر شود.

مثال:

Over-setting the parameters can lead to errors.

معنی(example):

آنها خطوط راهنما را برای پروژه بیش از حد تعیین می‌کنند.

مثال:

They are over-setting guidelines for the project.

معنی فارسی کلمه over-setting

: معنی over-setting به فارسی

over-setting به معنای تعیین مجدد و غیرضروری سامانه‌ها و رویه‌ها است که می‌تواند ایرادات و اشکالاتی به همراه داشته باشد.