معنی فارسی over-simplified
B1بیش از حد سادهسازی شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک موضوع یا مفهوم به حدی سادهسازی شده که جزئیات و پیچیدگیهای آن نادیده گرفته میشود.
Reduced to a level that ignores complexity or nuance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گزارش به دلیل اینکه بیش از حد سادهسازی شده بود، مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The report was criticized for being over-simplified.
معنی(example):
او مشکل را بیش از حد سادهسازی کرد و آن را کماهمیت جلوه داد.
مثال:
He over-simplified the problem, making it seem less serious.
معنی فارسی کلمه over-simplified
:
بیش از حد سادهسازی شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک موضوع یا مفهوم به حدی سادهسازی شده که جزئیات و پیچیدگیهای آن نادیده گرفته میشود.