معنی فارسی over-stretched
B2بیش از حد کشیده، به معنی فشاری که به حدی فراتر از ظرفیت طبیعی یک چیز وارد شده است.
Stretched or extended beyond the normal limits, often leading to strain.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از بازی طولانی، او احساس کرد که بیش از حد کشیده شده و نیاز به استراحت دارد.
مثال:
After the long game, she felt over-stretched and needed to rest.
معنی(example):
بودجه بیش از حد کشیده شده باعث تأخیر در پروژه شد.
مثال:
The over-stretched budget caused the project to be delayed.
معنی فارسی کلمه over-stretched
:
بیش از حد کشیده، به معنی فشاری که به حدی فراتر از ظرفیت طبیعی یک چیز وارد شده است.