معنی فارسی over-trained
B1به حالتی اطلاق میشود که فرد به دلیل دریافت آموزشهای بسیار، در تواناییهای خود دچار تداخل یا خستگی شده است.
Referring to a state where a person has received excessive training, leading to fatigue or confusion in abilities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از شرکت در تعداد زیادی کارگاه آموزشی در مدت زمان کوتاه، احساس خستگی کرد.
مثال:
She felt over-trained after attending too many workshops in a short time.
معنی(example):
علی رغم اینکه بیش از حد آموزش دیده بود، هنوز هم در جنبههای عملی کارش با مشکل مواجه بود.
مثال:
Despite being over-trained, he still struggled with the practical aspects of his job.
معنی فارسی کلمه over-trained
:
به حالتی اطلاق میشود که فرد به دلیل دریافت آموزشهای بسیار، در تواناییهای خود دچار تداخل یا خستگی شده است.