معنی فارسی over-wintering

B1

تابستان‌گذاری، که به معنای گذراندن فصل سرما در یک مکان مناسب‌تر برای بقا است.

The act of surviving or spending the winter in a specific place, often warmer.

example
معنی(example):

برخی از حیوانات به مکان‌های گرم‌تر زمستان‌گذرانی می‌کنند.

مثال:

Some animals go over-wintering in warmer places.

معنی(example):

کشاورزان در حال زمستان‌گذرانیدن محصولات خود برای محافظت از آنها در برابر یخ‌زدگی هستند.

مثال:

Farmers are over-wintering their crops to protect them from frost.

معنی فارسی کلمه over-wintering

: معنی over-wintering به فارسی

تابستان‌گذاری، که به معنای گذراندن فصل سرما در یک مکان مناسب‌تر برای بقا است.