معنی فارسی overabstain

B1

پرهیز بیش از حد از چیزی، به ویژه در زمینه خوردن یا فعالیت.

To abstain excessively from something, often leading to adverse effects.

example
معنی(example):

او تصمیم به پرهیز بیش از حد از شیرینی‌ها در طول رژیم غذایی گرفت.

مثال:

He decided to overabstain from sweets during the diet.

معنی(example):

پرهیز بیش از حد از فعالیت‌ها می‌تواند منجر به خستگی شود.

مثال:

Overabstaining from activities can lead to burnout.

معنی فارسی کلمه overabstain

: معنی overabstain به فارسی

پرهیز بیش از حد از چیزی، به ویژه در زمینه خوردن یا فعالیت.