معنی فارسی overabusing

B1

سوءاستفاده مداوم و افراطی از چیزی.

The act of excessively misusing or mistreating something.

example
معنی(example):

او به طور مفرط از مزایای شغف خود سوءاستفاده می‌کند.

مثال:

He is overabusing the privileges that come with his job.

معنی(example):

سوءاستفاده بیش از حد از زمان می‌تواند به فرسودگی منجر شود.

مثال:

Overabusing your time can lead to burnout.

معنی فارسی کلمه overabusing

: معنی overabusing به فارسی

سوءاستفاده مداوم و افراطی از چیزی.