معنی فارسی overaccurately

B1

به طرز بیش از حد دقیق، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن دقت بیش از حد انتظار یا لازم است.

In a manner that is excessively precise or exact, often more than necessary.

example
معنی(example):

داده به طرز بیش از حد دقیقی گزارش شده بود که تفسیر آن را دشوار می‌کرد.

مثال:

The data was overaccurately reported, making it hard to interpret.

معنی(example):

او هر جزئیات فرایند را به شکل بیش از حد دقیقی توصیف کرد.

مثال:

He overaccurately described every detail of the process.

معنی فارسی کلمه overaccurately

: معنی overaccurately به فارسی

به طرز بیش از حد دقیق، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن دقت بیش از حد انتظار یا لازم است.