معنی فارسی overachieved
B1عمل کردن بیش از حد انتظار یا موفقیت بهدست آوردن نتایج بسیار خوب نسبت به آنچه پیشبینی شده بود.
To have performed better than expected or to have achieved more than anticipated.
- verb
verb
معنی(verb):
To achieve more or at a higher level of quality than was expected.
example
معنی(example):
او در آخرین امتحان خود بیش از حد انتظار عمل کرد و همه را شگفتزده کرد.
مثال:
He overachieved in his last exam, surprising everyone.
معنی(example):
تیم در فصل گذشته بیش از حد انتظار عمل کرد و در لیگ اول شد.
مثال:
The team overachieved last season, finishing first in the league.
معنی فارسی کلمه overachieved
:
عمل کردن بیش از حد انتظار یا موفقیت بهدست آوردن نتایج بسیار خوب نسبت به آنچه پیشبینی شده بود.