معنی فارسی overacutely
B1به شکل فوقالعاده و بسیار شدید، به ویژه در زمینه احساسات یا واکنشها.
In an excessively sharp or intense manner, particularly regarding feelings or reactions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکلی فوقالعاده گوش داد و هر کلمهای که گفته شد را شنید.
مثال:
He listened overacutely, catching every word spoken.
معنی(example):
او به انتقاد به طور فوقالعادهای واکنش نشان داد و آن را بسیار شخصی گرفت.
مثال:
She reacted overacutely to criticism, taking it very personally.
معنی فارسی کلمه overacutely
:
به شکل فوقالعاده و بسیار شدید، به ویژه در زمینه احساسات یا واکنشها.