معنی فارسی overambitions
B1آرزوها یا اهدافی که فراتر از قابلیتهای واقعی فرد هستند.
Goals or desires that exceed realistic expectations or abilities.
- NOUN
example
معنی(example):
آرزوهای بیش از حد او باعث شد اهدافی تعیین کند که بیش از حد بالا بودند.
مثال:
Her overambitions led her to set goals that were too high.
معنی(example):
آرزوهای بیش از حد او زمانی که میخواست در این سن کم برای موضع ریاستجمهوری نامزد شود، مشهود بود.
مثال:
His overambitions were evident when he wanted to run for president at such a young age.
معنی فارسی کلمه overambitions
:
آرزوها یا اهدافی که فراتر از قابلیتهای واقعی فرد هستند.