معنی فارسی overambitious
B1بلندپروازتر از حد معمول یا درست، به کار بردن آرزوهای غیرواقعی.
Having ambitions that are excessive or not realistic.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excessively ambitious
example
معنی(example):
برنامههای بیش از حد بلندپروازانه او غیرواقعی بودند.
مثال:
His overambitious plans were unrealistic.
معنی(example):
بیش از حد بلندپرواز بودن میتواند گاهی به ناامیدی منجر شود.
مثال:
Being overambitious can sometimes lead to disappointment.
معنی فارسی کلمه overambitious
:
بلندپروازتر از حد معمول یا درست، به کار بردن آرزوهای غیرواقعی.