معنی فارسی overanalytical
B1تحلیلگر بیش از حد، به فردی اطلاق میشود که به تحلیل و بررسی جزئیات بیش از حد میپردازد و گاهی موجب پیچیدگی در روند تصمیمگیری میشود.
Too focused on detailed analysis, often leading to overthinking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او آنقدر تحلیلگر است که به هر جزئیات فکر میکند.
مثال:
She is so overanalytical that she thinks about every detail.
معنی(example):
ذات بیش از حد تحلیلی او باعث میشود که نتواند تصمیمات سریع بگیرد.
مثال:
His overanalytical nature makes it hard for him to make quick decisions.
معنی فارسی کلمه overanalytical
:
تحلیلگر بیش از حد، به فردی اطلاق میشود که به تحلیل و بررسی جزئیات بیش از حد میپردازد و گاهی موجب پیچیدگی در روند تصمیمگیری میشود.