معنی فارسی overannotating

B1

در حال حاشیه‌نویسی بیش از حد به طوری که ممکن است نامفهوم شود.

The act of adding too many annotations that may be unclear or confusing.

example
معنی(example):

او در حال حاشیه‌نویسی بیش از حد بر روی مقاله تحقیقاتی است.

مثال:

She is overannotating the research paper.

معنی(example):

حاشیه‌نویسی افراطی ممکن است خواننده را گیج کند.

مثال:

Overannotating can confuse the reader.

معنی فارسی کلمه overannotating

: معنی overannotating به فارسی

در حال حاشیه‌نویسی بیش از حد به طوری که ممکن است نامفهوم شود.