معنی فارسی overappraising
B1بیش از حد ارزیابی کردن، به فعل ارزیابی کردن بیشتر از آنچه که باید اشاره دارد.
The act of estimating something too highly.
- VERB
example
معنی(example):
بیش از حد ارزیابی کردن هنر میتواند به نظرات گمراهکننده منجر شود.
مثال:
Overappraising art can lead to misleading opinions.
معنی(example):
هنگام بیش از حد ارزیابی کردن، مهم است که همه عوامل را در نظر بگیرید.
مثال:
When overappraising, it's important to consider all factors.
معنی فارسی کلمه overappraising
:بیش از حد ارزیابی کردن، به فعل ارزیابی کردن بیشتر از آنچه که باید اشاره دارد.