معنی فارسی overarch

C1

موضوع یا ایده‌ای که بر بسیاری از جنبه‌های دیگر تأثیر می‌گذارد.

To encompass or dominate a range of ideas or things.

verb
معنی(verb):

To form an arch over something.

example
معنی(example):

موضوع اصلی کتاب عشق است.

مثال:

The overarching theme of the book is love.

معنی(example):

یک چارچوب کلی از رشد در اهداف شرکت وجود دارد.

مثال:

There is an overarch of growth in the company’s goals.

معنی فارسی کلمه overarch

: معنی overarch به فارسی

موضوع یا ایده‌ای که بر بسیاری از جنبه‌های دیگر تأثیر می‌گذارد.