معنی فارسی overassertively
B2به طرز قاطع و بیش از حد.
In an excessively assertive manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور بیش از حد قاطع صحبت کرد و دیگران را احساس ناراحتی کرد.
مثال:
He spoke overassertively, making others feel uncomfortable.
معنی(example):
فشار آوردن بیش از حد برای نقطه نظرتان در یک بحث میتواند دیگران را بیگانه کند.
مثال:
Overassertively pushing for your point can alienate others in a debate.
معنی فارسی کلمه overassertively
:به طرز قاطع و بیش از حد.