معنی فارسی overbooking

B1

عملی که در آن یک سرویس (مانند هتل یا پرواز) بیش از حد لازم رزرو می‌کند تا از عدم حضور مشتریان احتمالی جلوگیری شود.

The practice of selling more reservations than there is capacity, often to offset no-shows.

verb
معنی(verb):

To sell or guarantee more seats for (an event) than actually exist.

noun
معنی(noun):

An instance of selling or guaranteeing more seats than are available.

example
معنی(example):

بیش از حد رزرو کردن یک روش رایج در صنعت هواپیمایی است.

مثال:

Overbooking is a common practice in the airline industry.

معنی(example):

بسیاری از مشتریان از روش‌های بیش از حد رزرو کردن که توسط هتل‌ها استفاده می‌شود، خوششان نمی‌آید.

مثال:

Many customers dislike the overbooking tactics used by hotels.

معنی فارسی کلمه overbooking

: معنی overbooking به فارسی

عملی که در آن یک سرویس (مانند هتل یا پرواز) بیش از حد لازم رزرو می‌کند تا از عدم حضور مشتریان احتمالی جلوگیری شود.