معنی فارسی overborrowed
B1بیش از حد وام گرفته شده، به وضعیتی اشاره دارد که فرد مبلغ بیشتری از پول را قرض کرده و نتوانسته است آن را برگرداند.
Having borrowed more money than one can repay.
- verb
verb
معنی(verb):
To borrow too much money.
example
معنی(example):
بسیاری از دانشجویان احساس میکنند که بیش از حد وام گرفتهاند وقتی برای تحصیل خود قرض میگیرند.
مثال:
Many students feel overborrowed when they take loans for their education.
معنی(example):
او متوجه شد که بیش از حد وام گرفته است پس از اینکه در پرداختهای ماهانه دچار مشکل شد.
مثال:
He realized he was overborrowed after struggling to make monthly payments.
معنی فارسی کلمه overborrowed
:
بیش از حد وام گرفته شده، به وضعیتی اشاره دارد که فرد مبلغ بیشتری از پول را قرض کرده و نتوانسته است آن را برگرداند.