معنی فارسی overbranch

B1

شاخه‌زنی بیش از حد، حالتی که در آن درخت به طور غیرطبیعی یا زیاد شاخه‌های جدید تولید می‌کند.

A condition where a tree produces an excessive amount of branches, affecting its growth and stability.

example
معنی(example):

درخت بیش از حد شاخه‌زنی کرده و راه رفتن زیر آن را دشوار می‌کند.

مثال:

The tree has overbranched, making it difficult to walk underneath.

معنی(example):

شاخه‌زنی بیش از حد می‌تواند منجر به ضعف در ساختار درخت شود.

مثال:

Overbranching can lead to weakness in the tree structure.

معنی فارسی کلمه overbranch

:

شاخه‌زنی بیش از حد، حالتی که در آن درخت به طور غیرطبیعی یا زیاد شاخه‌های جدید تولید می‌کند.