معنی فارسی overbreak

B1

شکست بیش از حد، به معنای آسیب‌دیده شدن یا خراب شدن چه در مواد و چه در مکانیزم‌ها.

A failure or break that exceeds the normal limits, often in machinery or structures.

example
معنی(example):

دستگاه یک شکست بیش از حد را تجربه کرد که باعث خراب شدن آن شد.

مثال:

The machine experienced an overbreak, causing it to malfunction.

معنی(example):

آنها مجبور شدند شکست بیش از حد در لوله را به سرعت تعمیر کنند.

مثال:

They had to fix the overbreak in the pipeline quickly.

معنی فارسی کلمه overbreak

:

شکست بیش از حد، به معنای آسیب‌دیده شدن یا خراب شدن چه در مواد و چه در مکانیزم‌ها.