معنی فارسی overbusiness
B1حالت یا وضعیت مشغولی بیش از حد، که ممکن است منجر به آسیب یا ضعف در کارایی شود.
A state of excessive busyness; could imply inefficiency from being too busy.
- NOUN
example
معنی(example):
در دفتر احساس مشغولیت بیش از حد وجود داشت وقتی که همه در حال عجله بودند.
مثال:
There was an air of overbusiness in the office as everyone was rushing.
معنی(example):
مشغولیت بیش از حد او در مذاکرات باعث شد تا جزئیات مهم را نادیده بگیرد.
مثال:
His overbusiness in negotiations caused him to overlook important details.
معنی فارسی کلمه overbusiness
:حالت یا وضعیت مشغولی بیش از حد، که ممکن است منجر به آسیب یا ضعف در کارایی شود.