معنی فارسی overbusy

B1

به معنی داشتن کار زیاد و غرق در مسئولیت‌ها است.

Being excessively busy or overwhelmed with tasks.

verb
معنی(verb):

To busy or involve (oneself) too thoroughly in something.

adjective
معنی(adjective):

Excessively busy; officious.

example
معنی(example):

او با کار بسیار سرشلوغ بود و زمانی آزاد نداشت.

مثال:

She was overbusy with work and had no free time.

معنی(example):

بسیار مشغول بودن می‌تواند به سلامتی شما آسیب برساند.

مثال:

Being overbusy can harm your health.

معنی فارسی کلمه overbusy

: معنی overbusy به فارسی

به معنی داشتن کار زیاد و غرق در مسئولیت‌ها است.