معنی فارسی overcareful

B1

مراقبت بیش از حد از جزییات که ممکن است باعث کشیدگی یا تاخیر در انجام کارها شود.

Excessively cautious or attentive to detail.

adjective
معنی(adjective):

Excessively careful.

example
معنی(example):

بیش از حد مراقب بودن گاهی اوقات می‌تواند به از دست دادن فرصت‌ها منجر شود.

مثال:

Being overcareful can sometimes lead to missed opportunities.

معنی(example):

او درباره جزئیات بیش از حد مراقب است که می‌تواند پیشرفت را کند کند.

مثال:

He is overcareful about details, which can slow down progress.

معنی فارسی کلمه overcareful

: معنی overcareful به فارسی

مراقبت بیش از حد از جزییات که ممکن است باعث کشیدگی یا تاخیر در انجام کارها شود.