معنی فارسی overcautious
B1احساس یا رفتاری که در آن فرد به طور غیرمعمول مراقب و ملاحظهکار است.
Having or showing too much caution; excessively careful.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excessively cautious.
example
معنی(example):
او در مورد رانندگی در باران احتیاط بیش از حدی دارد.
مثال:
She is overcautious about driving in the rain.
معنی(example):
احتیاط بیش از حد گاهی اوقات میتواند مانع از ریسک کردن افراد شود.
مثال:
Being overcautious can sometimes prevent people from taking risks.
معنی فارسی کلمه overcautious
:
احساس یا رفتاری که در آن فرد به طور غیرمعمول مراقب و ملاحظهکار است.