معنی فارسی overchargement

B1

بیش‌بار شدن، حالتی که در آن یک سیستم یا جزء به میزان بالاتر از آنچه طراحی شده، بارگذاری می‌شود.

Overloading a system or component beyond its intended capacity.

example
معنی(example):

بیش‌بار شدن باتری باعث شد که به درستی کار نکند.

مثال:

The overchargement of the battery caused it to malfunction.

معنی(example):

بیش‌بار شدن بیش از حد می‌تواند به خطرات ایمنی منجر شود.

مثال:

Excessive overchargement can lead to safety hazards.

معنی فارسی کلمه overchargement

: معنی overchargement به فارسی

بیش‌بار شدن، حالتی که در آن یک سیستم یا جزء به میزان بالاتر از آنچه طراحی شده، بارگذاری می‌شود.