معنی فارسی overcircumspection

B2

احتیاط بیش از حد، مخصوصاً در مواجهه با خطرات یا عدم‌قطعیت.

Excessive caution, especially in facing risks or uncertainties.

example
معنی(example):

احتیاط بیش از حد او باعث شد که فرصت‌ها را از دست بدهد.

مثال:

Her overcircumspection caused her to miss out on opportunities.

معنی(example):

احتیاط بیش از حد گاهی اوقات می‌تواند پیشرفت را مختل کند.

مثال:

Overcircumspection can sometimes hinder progress.

معنی فارسی کلمه overcircumspection

: معنی overcircumspection به فارسی

احتیاط بیش از حد، مخصوصاً در مواجهه با خطرات یا عدم‌قطعیت.