معنی فارسی overclemency
B1مهربانی یا رؤوفی بیش از حد، بهویژه در زمینه احکام و مجازات.
Excessive leniency or mercy, particularly in legal or disciplinary contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
قاضی در صدور حکم برای متهم به شدت مهربانی نشان داد.
مثال:
The judge showed overclemency in the sentencing of the defendant.
معنی(example):
مهربانی بیش از حد میتواند جدی بودن یک جرم را تضعیف کند.
مثال:
Overclemency can undermine the seriousness of a crime.
معنی فارسی کلمه overclemency
:
مهربانی یا رؤوفی بیش از حد، بهویژه در زمینه احکام و مجازات.