معنی فارسی overclouded
B1پوشیده شدن آسمان با ابرها به گونهای که نور خورشید بهخوبی دیده نمیشود.
Covered with clouds to the extent that sunlight is obscured.
- verb
verb
معنی(verb):
To cover, or become covered, with clouds.
معنی(verb):
To cast sorrow or gloom over.
example
معنی(example):
آسمان با ابرهای خاکستری پوشیده شده است.
مثال:
The sky is overclouded with grey clouds.
معنی(example):
روز ابری بود و باعث میشد که دما خنکتر به نظر برسد.
مثال:
The day was overclouded, making it feel cooler.
معنی فارسی کلمه overclouded
:
پوشیده شدن آسمان با ابرها به گونهای که نور خورشید بهخوبی دیده نمیشود.