معنی فارسی overcoached
B1مربیگری بیش از حد، وضعیتی است که در آن فرد بیش از حد تحت تأثیر آموزشهای مکرر و شدید قرار میگیرد.
To receive excessive coaching or guidance, potentially stifling natural talent or instinct.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از حضور در جلسات آموزشی زیاد، احساس کرد که بیش از حد مربیگری شده است.
مثال:
She felt overcoached after attending too many training sessions.
معنی(example):
زمانی که ورزشکاران بیش از حد مربیگری شوند، ممکن است حس طبیعی خود را از دست بدهند.
مثال:
When athletes are overcoached, they may lose their natural instinct.
معنی فارسی کلمه overcoached
:
مربیگری بیش از حد، وضعیتی است که در آن فرد بیش از حد تحت تأثیر آموزشهای مکرر و شدید قرار میگیرد.