معنی فارسی overcontentedness
B1احساس بیش از حد رضایت و خوشحالی که ممکن است سبب نادیده گرفتن مشکلات یا چالشها شود.
An excessive state of satisfaction or happiness that may lead to ignorance of problems or challenges.
- NOUN
example
معنی(example):
خوشحالی بیش از حد او باعث شده بود که نسبت به نگرانیهای دیگران بیتوجه باشد.
مثال:
His overcontentedness made him oblivious to the worries of others.
معنی(example):
خوشحالی بیش از حد میتواند منجر به رضایت در موقعیتهای چالشبرانگیز شود.
مثال:
Overcontentedness can lead to complacency in challenging situations.
معنی فارسی کلمه overcontentedness
:
احساس بیش از حد رضایت و خوشحالی که ممکن است سبب نادیده گرفتن مشکلات یا چالشها شود.